موهبت درد
موضوعی که هنوز هم زیر سطح خودآگاه ما باقی مانده، زخم های شفانیافته ای است که اجازه نمی دهند از چارچوب محدودیت های آنچه گمان می کنیم هستیم، خارج شویم.
این زخم ها چسبی هستند که داستان ما را سرجای خود نگه می دارند وگرچه ممکن است بی استفاده و بدون نتیجه باشند، همواره به مسائلی عمیق تر مربوط می شوند.
زخم های عاطفی به ما اجازه نمی دهند از داستانمان قدم بیرون بگذاریم. آن درد همچون پرچینی نامرئی عمل می کند که ما را در درون خود به دام می اندازد. هر یک از ما در طول زندگی هزاران تجربه ی متفاوت به دست می آوریم اما تنها آنهایی در ذهنمان باقی می مانند که گاه دیده و گاه پنهان می شوند. ما چاره ای نداریم جز آنکه انها را پیدا و یکپارچه کنیم.
همین الان لحظه ای دست نگه دارید و چشمانتان را ببندید. نفس عمیقی بکشید و از خودتان بپرسید:" در گذشته ی من چه اتفاقی افتاده که هنوز سیب رنج، خشم یا پشیمانی ام می شود؟"
اتفاق هایی در ذهنتان شکل می گیرند و این زمانی است که می توانید یکی از زخم های عاطفی خود را آشکار کنید. ممکن است این اتفاق دو روز یا بیست و دو سال پیش افتاده باشد. اگر تصمیم دارید به جای اینکه داستانتان از شما استفاده کند شما آن ار در اختیار داشته باشید، باید تمام جنبه های رویاهایتان را کاملا یکپارچه کنید.
توده های آسیب دیده ما چیزی نیستند جز مجموعه ای اتفاق هایی پردازش شده از گذشته ی ما.
به محض اینکه آنها را آشکار کنیم و بپذیریم، می توانیم تمام موارد دستورالعمل غذایی مان را یکپارچه کنیم. این هماهنگی درست هنگامی به وقوع می پیوندد که موهبت های زندگی گذشته مان را بشناسیم، در زوایای تاریک اتفاق های دردآور گذشته ی ما درس هایی نهفته است که از ارزش بالایی برخوردارند و باید آموخته شوند. برای یکپارچه سازی باید به زندگی برای مان می افتد، درس بگیریم.
اگر با چنین نگرشی به گذشته و رویدادهای آن بنگریم، آن گاه مواد تشکیل دهنده ی دستور غذایی مان را یکپارچه ساخته ایم. دیگر وقت خود را به بطالت نمی گذرانیم و بر این موضوع پافشاری نمی کنیم که چرا چنین اتفاقی برای مان افتاد.
یکپارچه سازی یعنی دستیابی به آزادی. سرانجام قادر خواهیم بود که از تلاش برای اصلاح، تغییر یا بهتر ساختن داستانمان دست برداریم. در عوض گامی مهم در راه سفر بیرون از داستانمان برخواهیم داشت.
باید بدانیم که همه دردها موهبتی دارند. باید آن را کشف کنیم.
ما برای هر اتفاقی در زندگی مان داستانی خلق می کنیم. این داستان ها مرزهای درون ما را می سازند و به ما می گویند چه کار کنیم و چه کار نکنیم. نباید فراموش کنیم که هر یک از این داستان های کوچک و زخم های خفیف، داستان هایی بزرگ در زندگی مان می سازند.
همواره پذیرش گذشته به ما فرصت می دهند تا محدودیت های داستانمان را کنار بزنیم و از زندگی مان لذت ببریم.
در ادامه بیشتر بخوانید: