ویژگی های منحصر به فردتان

ویژگی های منحصر به فردتان

ویژگی های منحصر به فردتان

در درون وجود هر یک از ما ویژگی هایی پنهان است که نمی توان در هیچ انسان دیگری یافت. این ویژگی پاداشی است منحصر به فرد که در اختیار همه انسان ها قرار گرفته است و نمی توان ارزشی برای آن شناخت. ویژگی های ما دستورالعملی یگانه است که شامل همه تجربیات ما می باشد. 

هر کدام از دردها، زخم های عاطفی و همچنین شادی ها و توانایی ها و استعدادهایمان وجود دارد تا به ما آموزش بدهد که به والاترین تفسیر وجودی مان دست یابیم. به محض اینکه مفید بودنمان را تشخیص دهیم و جوهره وجودی خودمان را از داستان زندگی مان بیرون بکشیم، در ابهت عالم هستی و نظم آن قرار داریم.

شاید برای اولین بار مشاهده کنیم که چگونه قطعات زندگی مان کنار هم جمع شده اند تا رسالتی را به انجام برسانند که بر عهده ما گذاشته شده است. آن گاه خواهیم توانست از بی معنایی به معنا برسیم. می توانیم از دردها و رنج هایمان خرد استخراج کنیم و دریابیم که هر یک از حوادث و اتفاقات زندگی مان در جایی کاملا درست قرار گرفته اند تا والاترین توانایی ها و استعدادمان را به عرصه ظهور برسانیم. از این پس از بعدی دیگر به داستانمان می نگریم و ناگهان والدین، مشکلات جسمانی، ترس ها، کشمکش ها، ناکامی ها، کامیابی ها، استعدادها و هر چیز دیگری که در ذهن ما بگنجد، برایمان معنا پیدا می کند. آن گاه با اطمینان خاطر خواهیم گفت که اگر درست به همین شکل نزیسته بودیم که گذشت، بی تردید نمی توانستیم از موهبت های الهی کنونی مان برخوردار شویم.

موهبت خود را بیابیم

وقتی بتوانیم به زندگی مان نگاه بیندازیم، ویژگی های خود را کشف می کنیم -که این ویژگی های ما شامل تمامی سایه ها، روشنایی ها، نتیجه گیری های منفی و تمام تجربیاتمان می باشد- از خود می پرسیم: " به این تجربه یا باور چه نیازی دارم؟ چگونه رویداد حادثه می تواند مرا به شناخت رسالتی برساند که بر گردن دارم؟ اگر این اتفاق برایم نمی افتاد، از چه موهبتی محروم می شدم؟" 

در حقیقت ما در حال پیمودن مسیر کمال و شناخت ویژگی های خاصی هستیم که در درون ما پنهان است. هنگامی که دستور  غذایی مان روحمان را استخراج کنیم و بنویسیم، آن گاه می توانیم خردی را که کشف کرده ایم در اختیار همه دنیا قرار دهیم و به بهترین وسیله برای ابراز آن دست یابیم.

برای واکاوی بهتر زندگی باید با لنزی خاص به زندگی بنگریم و از خود بپرسیم:" اگر تاکنون زندگی ام مرا آموزش داده تا در این دنیا کاری خاص انجام دهم یا فردی بخصوص باشم، ان چیست؟"

در صورتی که با گذشته خود آشتی نکنیم و از مقصر دانستن دیگران بابت شرایط رویدادهای زندگی مان دست برنداریم، چشم مان به موهبت های وجودی مان روشن نخواهد شد و نمی توانیم ویژگی های مان را تشخیص دهیم و نمی توانیم آنها را ببینیم.

اگر بتوانیم نیمه تاریک وجودمان را بپذیریم و مسئولیت آنچه که هستیم به عهده بگیریم، آن موهبت را خواهیم یافت.

برای رسیدن به این مفهوم باید بتوانیم به سوال زیر پاسخ دهیم:" اگر کتابی می نوشتید، نام آن را چه می گذاشتید؟"

هر تجربه ای در زندگی ما دانش و خردی خاص برای ما ارمغان می آورد. هر اتفاقی که برایمان می افتد، طرحی الهی دارد تا به ما کمک کند نقش منحصر به فردمان را در ماموریت مان در جهان ایفا کنیم.

برای یافتن ویژگی های بی همتایان باید هر چه در اختیار دارید با دیگران شریک شوید. نیازی نیست که استاد دانشگاه یا نویسنده باشید تا بتوانید در خدمت به این جهان سهمی داشته باشید. می توانید خرد خود را هنگامی که سرگرم تعمیر یک کولر آبی هستید، به برادرزاده دوازده ساله تان بیاموزید. تجربیات خود را در اختیار فرزندان یا حتی دوستی که با او به کوهنوردی رفته اید، بگذارید.

همه ما فرصت چنین کاری را داریم. ما می توانیم به روش هایی متفاوت به عالم هستی کمک کنیم. این کمک می تواند در مراسم سوگواری یکی از اقوام یا یاری رساندن به دوستی قدیمی باشد که با ما تماس اینترنتی می گیرد. نیازی نیست که بدانیم دقیقا چه هنگام و کجا به کمک ما و ارائه موهبت یگانه مان به فرزندان این دنیا نیاز است، تنها باید کاملا متوجه باشیم که هر یک از ما موهبتی دارد. با وجود ان موهبت خاص و شناخت ان، با خودمان اشتی کنیم. از چارچوب نمایشنامه خود شخصی مان بیرون بیاییم و خود الهی مان را ابراز کنیم.


ارسال نظر

نام (اختیاری)

ایمیل (ضروری)

نظر