تمرکز کردن روی هدف

تمرکز کردن روی هدف

تمرکز کردن روی هدف

زندگی فقط در لحظه کنونی امکان پذیر است. اگر زمان فعلی را رها کنید، اگر زمان فعلی را رها کنید، نمی توانید لحظه لحظه زندگی خود را عمیقا زندگی کنید" تیچ نت هان" 

لحظه حال مهم است

به این فکر کنید که چگونه می توانید این موضوع را در زندگی خود اعمال کنید. آیا تا به حال پیش آمده که اشتباهات گذشته را دوباره تکرار کنید. بارها و بارها مانند فیلمی که در پخش مجدد بی پایان گیر کرده است؟ ایا وقت و انرژی خود را صرف نگرانی درباره آینده می کنید؟ آیا ترجیح می دهید که بیشتر زمان خود ار صرف فکر کردن به چیزهایی کنید که کنترل آن خارج از اختیارات شماست به جای اینکه به چبزهایی فکر کنید که کنترل آن خارج از اختیارات شماست به جای اینکه به چیزهایی فکر کنید که کنترل ان تحت اختیارتان است و در حوزه کارهایی است که اهمیت دارد؟

آیا تا به حال خود ار درگیر تلاش برای آماده سازی ذهنی خودد برای جلسه بعدی، ماموریت بعدی یا فصل بعدی زندگی خود دیده اید، به جای اینکه کاملا در لحظه حال باشید؟ طبیعی است که در مورد اشتباهات گذشته وسواس داشته باشیم یا در مورد انچه در پیش داریم، دچار استرس شویم. با این حال ثانیه ای که صرف نگرانی در مورد یک لحظه گذشته یا آینده می شود، ما را از چیزی که حالا و در لحظه مهم است دور می کند.

یونانیان باستان دو کلمه برای  زمان داشتند. 

اولین مورد " کرونوس" بود. دومی " کایروس" بود.

     " کرونوس" خدای یونانی به عنوان یک مرد سال خورده با موهایی خاکستری به تصویر کشیده می شد و نام او در لغت به معنی تیک تاک واقعی ساعت، زمان تقویمی، همان زمانی که اندازه گیری می کنیم( و تلاش برای استفاده کارامد از ان هستیم) است. 

     " کایروس" متفاوت است. در حالی که ترجمه دقیق آن دشوار است، به زمان مناسب، درست و متفاوت اشاره می کند. " 

     " کرونوس" کمی است، " کایروس کیفی است. دومی تنها زمانی تجربه می شود که ما کاملا در لحظه هستیم. ( درست زمانی که در لحظه حال هستیم.

توجه به این نکته که از نظر عملی، ما تنها حال حاضر را داریم، بسیار خسته کننده است. ما نمی توانیم آینده را به معنای واقعی کلمه کنترل کنیم و فقط قادر به کنترل حال هستیم. البته ما از گذشته درس می گیریم و می توانیم آینده را متصور شویم. با این حال فقط در حال و اکنون می توانیم کارهایی را که واقعا اهمیت دارند، انجام دهیم. 

اگر فردی فرع گرا باشد به قدری مشغول موفقیت ها و شکست های گذشته و همچنین چالش ها و فرصت های اینده است که لحظه حال را از دست می دهد. حواسش پرت می شود و بدون تمرکز واقعا در لحظه حال زیست نمی کند.

اما روش یک فرد اصل گرا، اینست که با زمان حال هماهنگ است؛ تجربه زندگی در کایروس، نه فقط کرونوس، تمرکز بر کارهایی که واقعا مهم هستند( فقط لحظه حال حال حال).

چند وظیفگی در مقابل چند تمرکزی

داستانی از " گرگ مکیون" نویسنده کتاب " اصل گرایی" برای شما بیان می کنم.

او در داستانی می گوید:" سالها پس از فارغ التحصیلی از دانشگاه خیلی اتفاقی به هم کلاسی سابقم برخوردم. در محوطه دانشگاه مشغول انجام کار با کامپیوتر در یکی از دفاتر بودم که او نزد من آمد و سلام کرد. بعد از یک دقیقه خوش و بش به من گفت دنبال کار است. او کمی در مورد شغلی که به دنبالش بود؛ توضیح داد و پرسید می توانم به او کمک کنم؟ من شروع کردم به پرسیدن چند سوال از او تا ببینم چگونه می توانم برایش کاری انجام دهم؛ اما بیست ثانیه پس از مکالمه ما، پیامکی روی تلفنش دریافت کرد. بدون اینکه حرفی بزند، سرش را پایین انداخت و شروع کرد به پاسخ دادن به ان پیام. من کاری را انجام دادم که معمولا وقتی این اتفاق پیش می آمد انجام می دادم. مکث کردم و منتظر ماندم.

ده ثانیه گذشت، سپس بیست ثانیه گذشت و من همان جا ایستاده بودم و او همچنان با عصبانیت پیام می داد. چیزی نمی گفت و به من توجهی نمی کرد. از روی کنجکاوی منتظر بودم ببینم تا کی ادامه خواهد داشت؛ اما بعد از دو دقیقه کامل، یعنی وقت زیادی که در انتظار کسی ایستاده اید؛ تسلیم شدم، به پشت میزم برگشتم و به محل کارم برگشتم. پنج دقیقه بعد او دوباره آمد و برای دومین بار مزاحمم شد. حالا باز هم می خواست گفت و گو را از سر بگیرد و دوباره برای پیداکردن کاری کمک بگیرد. در ابتدا می خواستم او را برای شغلی که سراغ داشتم توصیه کنم، اما پس از این اتفاق اعتراف می کنم که در مورد توصیه او برای مصاحبه ای که ممکن است ناگهان آنجا را ترک کند، مردد بودم؛ شاید حضوری فیزیکی داشته باشد، اما ذهنش آنجا نیست.

ممکن است در این لحظه انتظار داشته باشید که من در مورد بدی های چند وظیفگی صحبت کنم، در مورد اینکه چگونه یک اصل گرای واقعی هرگز سعی نمی کند. بیش از یک کار را هم زمان انجام دهد؛ اما واقعیت این است که ما به راحتی می توانیم دو کار ار هم زمان دهیم؛ ظرف ها را بشوییم و به رادیو گوش دهیم، غذا بخوریم و صحبت کنیم، ریخت و پاش های روی میز کارمان را تمیز کنیم در حالی که فکر می کنیم ناهار کجا باید برویم؛ در هنگام تماشای تلویزیون پیامک بزنیم و ... .

این به معنای تمرکز بر یک چیز در یک زمان است. چند وظیفگی به خودی خود دشمن اصل گرایی نیست، بلکه وانمود به اینکه می توانیم " چند تمرکزی" کنیم مشکل بسیار بزرکی است.

 چگونه در حال باشیم

برای تمرکز کامل بر کاری که پیش روی ماست چه کاری می توانیم انجام دهیم؟ 

   - مهم ترین کار را پیدا کنید

هنگامی که با وظایف و تعهدات زیادی روبه رو می شوید که نمی توانید بفهمید از کدام یک باید شروع کنید، دست از کار بکشید یک نفس عمیق بکشید. در لحظه حاضر شوید و از خود بپرسید که در این لحظه چه چیزی مهم تر است؟ ( مهم ترین کار نه برای فردا یا حتی یک ساعت آینده، برای همین لحظه) اگر مطمئن نیستید، فهرستی از همه کارهایی که باری جلب توجه شما وجود دارد تهیه کنید و هر چیزی ا که در حال حاضر مهم نیستند، حذف کنید.

   - آینده را از ذهنتان خارج کنید

خارج کردن آینده از ذهنتان شما ار قادر می سازد که تمرکز بیشتری بر " چیزی که اکنون مهم است" داشته باشید. در این مورد قدم بعدی من این است که بنشینم و مواردی را که احتمالا ضروری هستند؛ لیست کنم. فقط مواردی که در حال حاضر مهم اند؛ بنابرین صفحه دیگری در دفترچه خاطراتم باز کردم. این بار از خودم پرسیدم: " در نتیجه کارهای امروز، احتمالا چه کاری را انجام می دهی؟" این فهرستی از تعهدات قطعی نبود و فقط راهی بود که بتوانم همه ایده ها را از ذهنم خارج کرده و روی کاغذ بیاورم.

این کار دو هدف داشت؛

اول، اینکه اطمینان حاصل می کردم آن ایده هایی را که بعدا مفید خواهند بود فراموش نمی کنم.

دوم، احساس استرس زا و حواس پرت کننده ای را که می گفت بایدهمان لحظه به آن ها عمل کنم، تسکین می داد.

     - اولویت بندی

پس از آن هر لیست را اولویت بندی کردم. سپس به نوبت به هر مورد از لیست با توجه به این جمله که " چه چیزی اکنون ضروری است؟" رسیدگی کردم. فقط به لیست با آرامش رسیدگی می کردم و وقتی همه موارد کامل می شد آن را پاک می کردم. وقتی به خواب رفتم نه تنها تمام کارهایی را که باید در آن لحظه انجام داده بودم، بلکه ان ها را بهتر و سریع تر انجام داده بودم، زیرا متمرکز بودم.

    - مکثی که باعث تجدید قوا می شود

برای همه ما پیش آمده که بارها و بارها وقتی هر روز عصر از محل کار خود به خانه برمی گردیم، ذهنمان هنوز روی پروژه های مرتبط با کار متمرکز است. همه ما این احساس را می شناسیم. ممکن است دفتر کارمان را از نظر فیزیکی ترک کرده باشیم، اما هنوز از نظر روحی هنوز در آنجا هستیم؛ زیرا ذهنمان همچنان رگیر حلقه بی پایان بازپخش رویدادهای امروز و نگرانی از کارهایی است ک باید فردا انجام دهیم؛ بنابرین ما باید وقتی به در خانه برسیم باید " مکث تجدید قوا" را اعمال کنیم. به این شکل انجام بگیرد که او باید یک لحظه مکث کند. چشمانش را ببندد. نفسی بگیرد و به آهستگی بیرون بدهد. وقتی نفس خود را بیرون می دهد، اجازه می هد مسائل کاری از ذهنش خارج شود. این کار به او این امکان را می دهد تا با فراغی باز از در ورودی کنار خانواده اش برود. این حس جمله ای از " لاتوئو تسه" را اثبات می کند که می گوید:" در کار، کاری را انجام دهید که انجام دهید که از آن لذت می برید. در زندگی خانوادگی، کاملا در لحظه حضور داشته باشید." 

برای بودن در لحظه حال و متمرکز شدن روی لحظه حال، نفس عمیق بکشیم، ذهن خود را به بدن خود برگردانید، کاملا در لحظه باشید، وقتی در جایی که هستید به چیز دیگری فکر نکنید.

در طول روز به لحظات کایروس خود توجه کنید. آن ها را در دفترچه خاطرات خود بنویسید. به این فکر کنید که چه چیزی باعث آن لحظه شد و چه چیزی باعث از بین رفتنش شد. اکنون که می دانید چه چیزی باعث ایجاد ان لحظه می شود، سعی کنید آن را دوباره ایجاد کنید. آموزش خود برای سازگاری با کایروس نه تنها شما ار قادر می سازد که به سطح بالاتری از اثرگذاری برسید، بلکه شما را خوشحال تر هم می کند.

در ادامه بخوانید

سخت پسندی در تصمیم

فرصت در می زند؟

بقای مشتری در یک برند

قهرمان داستان ها چه کسانی هستند


ارسال نظر

نام (اختیاری)

ایمیل (ضروری)

نظر