تبدیل ارزش به فرصت
تمرکز داشتن، شما را به سمت آنچه در زندگی می خواهید هدایت می کند. در حالی که عدم تمرکز و حواس پرتی شما را از اهدافتان دور می کند.
" یوهان ولفگانگ فون گوته" میگوید:" اگر بدانم شما چطور وقت خود ار می گذرانید، می توانم بفهمم چه اتفاقاتی برایتان خواهد افتاد."
در جایی دیگر " سینسا" فیلسوف رومی می گوید:" مردم برای حفاظت از اموال خود صرفه جویی می کنند، اما وقتی نوبت به وقت گذراندن می شود، همان چیزی که باید در خرج کردن آن خساست به خرج دهند، اسراف می کنند."
همه ما باید برنامه ریزی روزانه داشته باشیم، برای شروع رایج ترین روش، تهیه ی فهرست انجام کارهای روزانه است؛ فهرستی از کارهایی که در روز قصد انجام آن ها را داریم؛ تهیه کنیم و حالا منتظر باشیم که زمان لازم برای انجام آن کارها پیدا کنیم. بزرگترین نقطه ضعف این روش اینست که زمان کافی کافی برای انجام همه کارهای موجود در فهرست پیدا نمی شود و کارهای هر روز را به روز بعدی موکول می کنیم. پس بهتر است به جای نوشتن کارهایی که باید انجام شوند، باید دلیل انجام آن کارها را مشخص کنیم. قبل از هر چیز اولویت ها و ارزش هایمان را در نظر بگیریم.
مشکل اساسی این است که ما به اندازه کافی برای ارزش های مورد نظرمان وقت نمی گذاریم. ما همواره ناآگاهانه و به طور غیرعمد زمان زیادی را برای یک کار یا فعالیت خاص اختصاص می دهیم و سایر جنبه های زندگی را قربانی همان یک کار می کنیم. به طور مثال آن قدر خود را مشغول کار می کنیم و باری کارمان وقت می گذاریم که دیگر وقتی برای ارزش های دیگری مثل خانواده و دوستان باقی نمی ماند. گاهی آن قدر مشغول مراقبت و حمایت از فرزندانمان می شویم که بدن، ذهن و روابط دوستانه خود را فراموش کرده و به شخصی تبدیل می شویم که دوست نداریم. اگر به طور پیوسته ارزش های خود ار نادیده بگیریم به فردی تبدیل می شویم که باعث افتخار خودمان نیست، زندگی مان از تعادل خارج شده و نابود می شود. این ظاهر زننده باعث می شود بیشتر به دنبال مسائلی برویم که ما را از این احساس نارضایتی رها سازد، بدون اینکه تلاشی برای حل مشکل کنیم.
ارزش های زندگی ما هر چه که باشند، بهتر است آن ها ار در حیطه های متعدد دسته بندی کنیم، مفهومی که بیش از هزار سال قدمت دارد. " هراکلیوس" فیلسوف وابستگی طبیعت زندگی ما را با دایره های متحدالمرکز که سلسله مراتب متعادلی از وظایف را نشان می دهند، بیان می کند. او ذهن و بدن انسان ار در مرکز قرار می دهد، به طوری که خانواده و بستگان درجه یک در حلقه دایره بعدی قرار می گیرند و سپس بستگان دورتر، بعد اعضای قبیله، همشهریان یک شهر، هموطنان و در دایره آخر انسانیت قرار می گیرد.
این سه حیطه مشخص می کند ما بیشتر وقت خود را صرف چه کارهایی می کنیم. این سه حیطه راهی برای برنامه ریزی روزهایمان باز می کنند تا بتوانیم بازتاب کسی باشیم که دوست داریم.
به منظور قرار دادن ارزش های مورد نظرمان در این سه حیطه باید در برنامه های روزانه خود جایی برای آن ها باز کنیم. تنها با اختصاص دادن زمان مورد نیاز برای تمرکز در برنامه روزانه می توانیم بر حواس پرتی و عدم تمرکز فائق آییم. بدون داشتن برنامه مناسب، حتی تفاوت تمرکز و عدم تمرکز را درک نخواهیم کرد.
تا زمانی که ندانیید آنچیزی که باعث حواس پرتی شما شده، شما را از چه چیزی دور کرده، نمی توانید آن ار حواس پرتی بنامید.
بسیاری از ما از داشتن برنامه روزانه امتناع می کنیم، چون دوست نداریم تحت کنترل باشیم؛ اما واقعیت این است که وقتی تحت نظارت و محدودیت قرار می گیریم بهتر عمل می کنیم. چرا که محدودیت باعث ایجاد ساختار می شود، در حالی که نداشتن یک برنامه روزانه مناسب و انبوهی از کارهای انجام نشده باعث شکنجه ما می گردد.
موثرترین روش در ایجاد تمرکز داشتن" جعبه های زمانی" است؛ یعنی تعیین کردن مدت زمان مشخص برای انجام هرکاری، در این روش از بهترین تکنیک که روانشناسان آن را " تعیین هدف اجرایی" می نامند، استفاده می تشود که عبارت است از " تصمیم در مورد کاری که می خواهید انجام دهید و زمان انجام آن " . از این تکنیک می توان برای اختصاص دادن زمان مناسب به منظور ایجاد تمرکز در تمام حیطه های زندگی، بهره برد.
هدف، حذف تمام قسمت های سفید تقویم است به طوری که با یک چهارچوب از فعالیت های روزانه و چگونگی گذراندن وقت خود، روبه رو شوید.
نوع کاری که در طول روز انجام می دهید، زیاد مهم نیست، بلکه مهم این است که آیا کاری که تصمیم به انجام آن گرفته بودید، با موفقیت انجام شد یا نه. اگر در برنامه روزانه خود باری تماشای فیلم، گشتن در فضای مجازی، چرت زدن و فعالیت های این چنینی زمانی اخصاص داده اید، انجام آن ها هیچ اشکالی ندارد.
در عین حال اگر در برنامه های خود جایی برای کنترل ایمیل های کاری تعبیه نکرده اید و به جای وقت گذراندن با خانواده یا کار شخصی دیگری که برای آن برنامه ریزی کرده اید، ایمیل های کاریتان را چک می کنید، این کار یک حواس پرتی و عدم تمرکز به حساب می آید. داشتن یک برنامه ریزی برای زمان دار بهترین راه برای بررسی حواس پرت کن ها است.
پس اگر براساس آنچه برنامه ریزی کرده بودید عمل نمی کنید، از مسیر درست خارج شده اید.
برای داشتن یک برنامه هفتگی مناسب، ابتدا باید تصمیم بگیرید برای هر فعالیت و هر حیطه از زندگی خود، می خواهید چه اندازه زمان صرف کنید. چه مقدار زمان برای پرداختن به خودتان، رابطه های مهمتان و شغلتان نیاز دارید؟ در نظر داشته باشید که منظور از " شغل" صرفا کاری که برای آن پول می گیرید نیست و می تواند شامل خدمات اجتماعی، فعالیت ها و پروژه های جانبی باشد.
زمان مورد نظر برای هر حیطه
چقدر زمان برای هر حیطه از زندگی نیاز دارید تا به ارزش های شما احترام گذاشته شود؟ یک برنامه هفتگی کامل در تقویم خود بنویسید. در ادامه برای هر هفته پانزده دقیقه رزرو کنید تا در این پانزده دقیقه، با پرسیدن دو سوال زیر برنامه تقویم خود را اصلاح کنید.
سوال اول:
در کدام بخش های برنامه هفتگی ام کارهایی را که گفته بودم انجام می دهم، انجام دادم و در کدام بخش ها از انجام آن ها غافل شدم؟ پاسخ به این سوال مستلزم نگاهی دوباره به هفته گذشته است. اگر یکی از محرک های درونی باعث عدم تمرکز شما شده و از انجام کارهای مورد نظر در طول هفته جلوگیری کرده است، دفعه بعد چه استراتژی هایی برای مقابله با آن ها در نظر دارید؟ آیا یک محرک بیرونی مثل یک تماس تلفنی یا یک همکار پرحرف شما را از انجام کارهای مورد نظرتان بازداشته است؟ یا شاید در برنامه ریزی شما مشکل وجود داشته است؟
سوال دوم:
آیا می توان با ایجاد تغییراتی در برنامه هفتگی زمان مورد نیاز برای رسیدگی به ارزش ها را فراهم کرد؟ شاید اتفاق غیرمنتظره ای رخ داده یا شاید در برنامه ریزی مربوط به یکی از روزها مشکلی به وجود آمده باشد. روش جعبه زمان به ما این امکان را می دهد تا در مورد هر هفته از زندگی مان به منزله یک ازمایش کوچک بنگریم. باید فهمید کدام قسمت برنامه ریزی هفتگی شما درست کار نکرده تا در برنامه هفته آینده، مشکل را برطرف کنید. هدف این است که با تمرین مداوم، توانایی برنامه ریزی خود را بالا برده تا بتوانید تفاوت تمرکز و عدم تمرکز را در هر لحظه از روز خود، درک کنید.
با تبدل ارزش ها به فرصت می توانیم وقت کافی برای انجام همه کارهایمان داشته باشیم. اگر از قبل برنامه ریزی نکنیم، نباید کسی را برای انجام نشدن کارهایمان سرزنش کنیم یا تعجب کنیم.
در ادامه بیشتر بخوانید