هوش هیجانی
ما همه با هم متفاوت هستیم؛ توانایی ها، ضعف ها، فرایندها و چالش های متفاوتی داریم. برخی از مردم ذاتا فروشنده هستند؛ ولی افرادی هم هستند که اینگونه نیستند.
مثلا گاهی افرادی هستند که در غلبه بر ترس خود ناتوان هستند که این ترس همان ترس از فروش و مورد انتقاد قرار گرفتن است.
بعضی از افراد کارآفرین به دنبا آمده اند؛ اما گاهی تعدادی هستند که اینگونه نیستند و باید برای کارآفرین شدن آموزش می دیدند.
قدم اول برای افزایش آی کیو مالی این است که متوجه باشیم بهترین راه کسب پول برای مان چیست؟
اگر راه شما پزشک شدن است، برای مدرسه پزشی اماده شوید. اگر راهتان یک فوتبالیست حرفه ای شدن است، برای آن حاضر شوید. به بیان دیگر، هدفتان و سپس فرایندتان را انتخاب کنید. همیشه به خاطر داشته باشید که فرایند مهم تر است.
هوش مالی، هوش هیجانی نیز است. وارن بافت، ثروتمندترین سرمابه گذار دنبا می گوید:" اگر شما نتوانید هیجان خود را کنترل کنید، نمی توانید پول خود را کنترل کنید." همین قانون درباره فرایند شما هم صدق می کند.
یکی از دلایل افراد در فرایند مربوط به خودشان این است که نمی توانند بدون لذت و خشنودی دائم زندگی کنند. اهمیت به تاخیرانداختن لذت ها یکی از اصول رسیدن به خواسته های بزرگتر است. منتها افراد زیادی هستند که آینده پر از ثروت خود را فردای پول اندک زمان حالشان می کنند.
کنترل فراز و نشیب های هیجانات و به تاخیر انداختن لذت های کوتاه مدت برای هوش مالی ضروری است.
به بیان دیگر هوش هیجانی برای داشتن هوش مالی ضروری است. در حقیقت اگر بخواهیم فقط درباره پول حرف بزنیم، هوش هیجانی مهمترین هوش است.
افراد زیادی در دنبال کردن رویاهایشان شکست می خورند؛ زیرا می ترسند.
اگر کاری را شروع می کنند، با اولین شکست ان را رها می کنند و درست وقتی که باید مسئولیت شکستشان را بپذیرند، دیگران را مقصر می دانند.
یک مثال واقعی:
مرد جوانی بود که خیلی باهوش و زیرک و البته جذاب بود. مدرک MBA داشت و پول زیادی کسب می کرد. او و همسرش در اوقات فراغتشان کسب و کارهای زیادی را آزمایش کردند. سرمایه گذاری در املاک و مستغلات را امتحان کردند و شکست خوردند.
حق امتیاز یک کالای ناچیز را گرفتند و شکست خوردند. یک خانه سالمندان خریدند و به خاطر مرگ ناگهانی چند سالمند، تقریبا همه چیز خود را از دست دادند و حالا آن دو سر کار خود برگشته اند و حقوق بالایی می گیرند ولی احساس بی کفایتی می کنند.
وقتی اوضاع سخت شد آنها همه چیز را رها کردند. تلاششان را برای سرمایه گذاری های جدید ستودنی است؛ ولی در برابر مشکلات متوقف شدند. آن ها در کنارزدن شکست ها و تن از اشتباهاتشان شکست خوردند و نفهمیدند که همین فرایند آن ها را ثروتمند می کند و نه پول.
یکی از سخت ترین درس هایی که باید بگیریم این است که فرایند خودت را تا زمانی که به پیروزی نرسیده ای، رها نکن. وقتی در شرکتی کار می کنیم و نمی توانیم چیزی بفروشیم و پولی کسب کنیم، آن شغل را رها می کنیم؛ اما اصل مهم اینست که ما زمانی می توانیم از شغلت خود خارج شویم که پیروز شده باشیم؛ به توصیه افراد ثروتمند دنیا، " هیچگاه به خاطر اینکه باخته ای، شغلت را رها نکن."
این جمله را به خاطر داشته باش و آن را در برگه ای یادداشت کن و بر روی دیوار اتاقت جایی که بارها آن را ببینی نصب کن و آن جمله مهم این است:
" تا زمانی که در شغلت بهترین نشده ای و پیروز نشده ای از شغلت خارج نشو، همیشه به یاد داشته باش که فرایند مهم تر از هدف است."
همه این موارد یعنی اینکه من در هوش هیجانی خودم در بالاترین نقطه قرار دارم و توانایی استفاده بهینه از این موهبت را دارم؛ موهبتی که می تواند برای من کارهای بزرگی را رقم بزند.
در ادامه بیشتر بخوانید: