سبک هیجان نمایی
اکسپرسیونیسم یا هیجان نمایی شیوه ای نوین از بیان تجسمی است که در آن هنرمند برای القای هیجانات شدید خود از رنگ های تند و اشکال کج و معوج و خطوط زمخت استفاده می کند.
مرجع به وجود آمدن این سبم در حقیقت سبک پست - امپرسیونیسم ونگوک بوده است.
هنرمندان و پیشکسوتان مطرح:
کوکوشکا امیل نولده کرشنر جیمز انسور ادوارد مونک ژرژروئ کته اشمیت کلوینز
این هنرمندان برای رسیدن به اهداف خود رنگ های تند و تشویش انگیز، ضربات مکرر و هیجان زده قلم مو و اشکال اعواج یافته و خارج از چارچوب را با ژرفا نمایی به دور از فرار و سامان ایجاد می کردند و هر آنچه آرامش بخش و چشم نواز و متعادل بود از صحنه کار خود بیرون می گذاشتند.
آنها برای بیان کردن احساسات خود بدن انسان را به صورت اغراق آمیز و تحریف شده ای ترسیم می کردند.
نقاشی اکسپرسیونیسم و گرایش فلسفی نهان پشت آن، صرف به مکتب نقاشی آلمانی سده ی بیستم که با همین نام شهرت دارد، محدود نمی شود.
اکسپرسیونیسم عمیقا در تاریخ نژآد شمالی ریشه دارد و بسیار متاثر از گرایشاتی است که معمولا به عنوان رمانتیک از آنها یاد می شود. بدین مفهوم آثار نقاشی اکسپرسیونیستی فراوانی در طول تمامی دوره های تاریخی و در کشورهای مختلف وجود داشته است.
اما اکسپرسیونیسم به عنوان توصیفی سبک پردازان از هنر مدرن، معمولا برای توصیف جنبش های هنری مشخصی در آلمان بین سال های 1905 تا دهه ی 1930 اطلاق می شود و دو گروه عمده تقسیم می گردد.
گروه " پل " که ویژگی کاملا آلمانی داشت و در سال 1905 در شهر درسدن شکل گرفت و دیگری گروه " سوارکار آبی" که جهانی تر بود و در سال 1911 در مونیخ تشکیل شد.
هنرمندان اکسپرسیونیست با به کار بردن روش و فنون مختلفی چون فنون مختلف چاپ و مجسمه سازی بر احساسات شخصی نسبت به موضوع تاکید بسیار داشتند. خود موضئعات آثار آنان نیز حائز اهمیت بود وغالبا به موقعیت و شرایط انسانی مربوط بود و از رنگ های خام، درخشان، پرتضاد و نامرتبط با موضوع نقاشی استفاده می شد که به ظهور تجلیات گسترده تر تمایلات فردی میدان می داد.
اکسپرسیونیست ها بر خلاف معاصرین فرانسوی خود " فووها" که از رنگ به گونه ای استفاده می کردند که نقاشی هایشان آرامش و نشاط می بخشید؛ برخی از آثارشان آن چنان تاثیرگذارند که موجب می شوند از ناآرامی به خود بلرزیم.
اگر موضوع اثر منظره باشد هنرمند با رویکردی پرتردید و پر از سوظن روبرو می باشد که فرسنگ ها از سردی و اعتماد به نفسی هنر کلاسیک فاصله دارد.
در اکسپرسیونیسم احساسات درونی به بیرون تجلی می کند و به دیگران منتقل می شود. در این سبک شخصیت موقعیت ذهنی یا شرایط حسی هنرمند به شکلی مشابه به موجود زنده، به نمایش گذاشته می شود ما در زندگی روزمره خود نیز چنین می کنیم، مثلا ممکن است خانه ای تجسد انسانی شود و آن را در کسوت خانه ی خوشبختی یا خانه ای سیاه ببینیم و پنجره های خانه را به صورت چشم هایش تجسم کنیم؛ یا یک سگ یا حیوان خانگی با احساسات و انگیزه هایی عجین شود که احتمالا نمی تواند با احساسات بی نهایت پیچیده تر صاحبش مشابه باشد. این گرایش را که بعدها در آثار سازندگان فیلم های کارتونی برجسته تر شد، می توان همدلی نام نهاد.
اما در تاریخ و نقد هنر، این اصطلاح به سبکی اطلاق می شود که در آن قراردادها و سنت های طبیعت گرایی کنار نهاده می شود و در عوض تاکید بیشتری بر ایجاد اعوجاج و اغراق در شکل و رنگ به جهت بیان فوری احساس هنرمند وجود دارد. از این رو مفهوم اکسپرسیونیسم در معنای وسیع آن می تواند به هنر هر مکان و زمانی اطلاق شود که تاکید بر واکنش حسی هنرمند، اولی تر از نظاره ی دنیای خارج است.
در این مفهوم کلی، واژه ی اکسپرسیونیسم در زبان لاتین با حرف e نوشته می شود؛ اما کاربرد رایج تر این واژه برای توصیف گرایشی در هنر مدرن اروپا و به طور خاص تر به یک جنبه ی خاص آن گرایش، به کار می رود؛ جنبشی که از حدود 1905 تا 1930 در هنر المان گرایش غالب محسوب می شد. منشا و ریشه ی اکسپرسیونیسم در این مفهوم ثانوی به دهه ی 80 سده ی نوزدهم باز می گردد. با این وجود این گرایش تا سال 1905 به عنوان یک برنامه ی متمایز تبلور یافت و خود واژه از سال 1911 و برای توصیف آثار کوبیستی و فوویستی که در برلین به نمایش گذاشته شده بود؛ به کار رفت.
مهمترین پیشگام اکسپرسیونیسم - ون کوک - بود که به طور آگاهانه طبیعت را برای " بیان رنج دهشتناک آدمی" به صورت اغراق آمیز به تصویر کشید.
ون کوک و اکسپرسیونیست های پس از وی، در کاربرد حسی رنگ و خط تاکید عمده ای بر احساس و انگیزش خود داشتند و از این نظر از تلاش های - سورا- برای خلق یک نظام علمی برای بیان فرمی متمایز شدند.
گوگن با آگاهی بیشتر و به طور مشخص تری از امپرسیونیسم گسست و به مفهوم دقیق تر " گوگن" اکسپرسیونیست نبود اما اولین شخصی بود که به طور آشکار و صریح اصول سمبولیسم را که به نوبه ی خود به عنوان محمل ارتباطی برای اکسپرسیونیسم بسیار حائز اهمیت بود؛ را پذیرفت.
در ادامه بیشتر بخوانید:
1-مبانی هنرهای تجسمی 2-سبک رئالیسم 3-دانستنی های امپرسیونیسم 4-گرایش اکسپرسیونیسم 5- اجرای اکسپرسیونیسم