در فرهنگ لغت واژه " وسواس فکری " به عنوان تسلط تفکر یا احساسات یک فرد توسط یک ایده، تصویر یا تمایل ماندگار تعریف شده است.

اگرجه دنیا تمایل دارد که این ذهنیت را به عنوان یک بیماری درمان کند، اما من معتقدم که وسواس فکری یک صفت خوب برای این است که چگونه باید به موفقیت خود نزدیک شوید. برای تسلط داشتن بر بخش، هدف، رویا یا آرزوی خود شما باید بر هر تمایل، تفکر و تاملی تسلط داشته باشید. وسواس اینجا چیز بدی نیست بلکه یک الزام است که شما را به جایی که می خواهید بروید، می رساند.

در حقیقت شما می خواهید ان قدر به موفقیت مالی برسید که دنیا بداند که شما به خطر نخواهید افتاد و کنار نخواهید کشید؛ تا زمانی که شما کاملا نسبت به ماموریت خود وسواس داشته باشید، هیچ کس نمی تواند آن را از شما بگیرد. وقتی دنیا متوجه می شود شما کناره گیری نکرده اید که شما 100 درصد متعهد هستید و عقیده مطلق و کاملی دارید و بر پیگیری پروژه خود پافشاری خواهید کرد، شما توجه و حمایتی که می خواهید را دریافت نمی کنید. 

در این شرایط، وسواس مانند یک آتش است. شما می خواهید آن را ان قدر بزرگ کنید تا افراد مجذوب شما شوند و شما را تحسین کنند؛

در این آتش، شما باید چوب بیندازید تا بتوانید گرما و درخشش آن را حفظ کنید. شما به اینکه چگونه آتش را سوزان نگه دارید یا اینکه به خاکستر تبدیل شود، وسواس دارید.

برای ایجاد وقعیت ده برابر، ما باید هر عملی را با وسواس پیگیری کنین تا ان را به موفقیت برسانیم. شما باید بسیار باانگیزه هر روز عمل های ده برابر را انجام دهید. اگرچه افراد به طور مداوم در حال انجم عمل هایی هستند، اما ما می دانیم که بیشتر آن ها از نوع عملی نیستند که ما می خواهیم با آن ها به جایی برسیم. برخی هیچ کاری انجام نمی دهند و آن ار رها کرده اند و برخی تلاش می کن تا از شکست و تجربیات منفی دوری کنند. بخش بزرگی از جمعیت صرفا در سطح متوسط فعالیت می کنند تا با هر چه پیش می آید کنار بیایند. هر یک از این گروه ها فاقد وسواس هستند تا عمل خود ار به موفقیت برسانند. بیشتر افراد فقط تلاش کافی می کنند تا احساس کنند که کار می کنند، در حالی که بیشتر افراد موفق هر روز کار خود را با وسواس انجام می دهند تا به پاداش برسند.

اگر شما به ایده، هدف یا آرمان خود وسواس دارید، شما به ایده وادار کردن آن به کار معتاد شده اید هر کسی که این کار ار ماموریت خود قرار می دهد تا ادامه حیات ده برابر مثبت و طولانی مدت را ایجاد کند باید هر لحظه به تصمیم، عمل و تعلق خاطر خود نزدیک شود. 

بعد از ان، اگر ایده شما ذهن خود شما را تصرف نکرده باشد، چگونه می توانید انتظار داشته باشید که ذهن دیگری را تصرف کند؟ چیزی باید ذهن شما را هر ثانیه و هر روز جذب کند، بنابرین آن چیز چه می تواند باشد؟ به مسایل داشته باشید. رویا، اهداف و ماموریت خود را به دغدغه عمل و ذهنیت خود تبدیل کنید.

واژه " وسواس فکری" تمایل دارد که یک معنای منفی را نشان دهد، زیرا بیشتر افراد معتقدند که وسواس به چیزی معمولا مخرب و مضر است؛ اما یک فرد را به من نشان دهید که بدون داشتن وسواس در برخی سطوح به موفقیت رسیده باشد. به همین راحتی شما نمی توانید هر فرد یا گروهی که چیزی را به طور قابل توجه اجرا می کنند، به آن ایده به طور کامل وسواس داشته اند.

یک هنرپیشه، مخترع، موسیقی دان، تاجر، عامل تغییر یا نیکوکار، موفقیت خود را در نتیجه تعلق خاطر خود به دست آورده است.

کودکان مثال فوق العاده ای از وسواس ذاتی هستند. ان ها به هر کاری که با آن مواحه می شوند مانند یادگیری، تقلید کردن، کشف کردن، بازی کردن و به کارگیری انرژی برای به دست آوردن خواسته هایشان تعلق خاطر دارند. 

جز اینکه قسمتی از رشد آن ها به تاخیر افتاده باشد، هیچ کودکی نیست که به فعالیت هایش بدون وسواس و تصرف کامل چیزی که می خواهد نزدیک شود، این خواسته می توان یک اسباب بازی، شیشه شیر، غذا، توجه پدر یا نیاز فوری برای تعویض باشد. در این راه ما می بینیم که وسواس یک حالت طبیعی در انسان است.

در ادامه بیشتر بخوانید:

صندوق سایه

تمرکز و عدم تمرکز

طرح الهی ما