انتقاد

اگر چه مورد انتقاد قرار گرفتن بهترین احساس در دنیا نیست، دریافت انتقاد علامتی است که نشان می دهد شما در کار خود عالی هستید. انتقاد چیزی نیست که بخواهید از آن جلوگیری کنید، چیزی است که هنگام شروع کار بزرگ باید انتظار آن را داشته باشید.

انتقاد به عنوان قضاوت شایستگی ها و خطاهای کاری یا عمل های یک فرد توسط فرد دیگر تعریف می شود. اگر چه انتقاد کردن لزوما به معنای نشان دادن خطاها نیست، اما این کلمه اغلب به معنی پیش داوری یا عدم تایید است. فرهنگ لغت نتوانسته است اطلاعات سودمند را بگنجانید. هنگامی که میزان درستی از عمل را به کار می گیرید و به موفقیت می رسید، انتقاد دور از شما نیست.

مسلما بیشتر افراد دوست ندارند که مورد انتقاد قرار بگیرند. با این وجود، من دریافته ام که انتقاد نتیجه طبیعی به دلیل جلب توجه کردن است. شاید به همین دلیل باشد که برخی از افراد از این که در وهله اول جلب توجه کنند، خودداری می کنند تا از قضاوت فرار کنند.

با این وجود، هیچ راهی برای سطح بالایی از موفقیت بدون جلب توجه وجود ندارد. بله افراد به شما نگاه می کنند و کاری که شما انجام می دهید را نفی می کنند. بیایید این مورد را با هم بررسی کنیم؛ هیچ فرقی ندارد که انتخاب شما در زندگی چه چیزی باشد، کسی که بخواهد از شما انتقاد کند. این کار را به هر نحوی انجام خواهد داد. آیا تا به حال شده است به جای خانواده، رییس یا مامور جمع آوری صورتحساب، مورد انتقاد فرد حسودی قرار بگیرد که به موفقیت شما حسادت می کنند؟

هنگامی که عمل کافی را انجام می دهید، شما توسط افرادی مورد قضاوت قرار می گیرید که چرا این کار را به خوبی انجام نداده اید. هنگامی که به موفقیت خوبی می رسید. افراد شروع به توجه به شما می کنند. برخی شما را تحسین می کنند، برخی می خواهند از شما بیاموزند و متاسفانه برخی با شما دشمنی می کنند.

این ها افرادی هستند که با بهانه هایی از جمله کار نکردن ناکافی به شما می گویند که شما کار نادرستی انجام می دهید.

شما باید این را به عنوان یک علامت از موفقیت پیش بینی کنید. این مورد در واقع با اجرای سطح ده برابر انجام می شود، قبل از اینکه موفقیت شما مشهود شود. 

آگاه باشید این انتقاد در شکل های متفاوتی می آید. ممکن است ابتدا به صورت توصیه از جانب دیگران باشد؛ چرا این قدر انرژی برای یک مشتری می گذارید؟ او هیچ وقت چیزی نمی خرد با شما باید از زندگی خود بیشتر لذت ببرید، همه چیز کار نیست. این موارد چیزهایی هستند که افراد به شما می گویند و به آن ها احساس خوبی می دهد، زیرا کار سخت شما باعث نشان دادن عدم شایستگی آن ها می شود. به یاد داشته باشید که موفقیت رقابت عمومی نیست. این یک وظیفه، تعهد و مسئولیت است.

من می خوام زیر رادار حرکت می کنم، طوری که کسی نداند من در حال انجام چه کاری هستم. اگر این یک راه برای نزدیک شدن به موفقیت است، شما نمی توانید برای طولانی مدت زیر رادار حرکت کنید و انتظار داشته باشید که آن را به بالا بیاورید. در پایین قرار داشتن برای اینکه توجه دیگران را جلب نکنید( مورد انتقاد قرار نگیرید) بدین معنی است که شما خود را در سطح قبلی نگه داشته اید. ترس شما از اینکه مورد حمله قرار بگیرید باعث می شود که شما خود را به طور کامل عقب نگه دارید. در این حالت، هنگامی که افراد منفی باف متوجه شوند که شما دور نشده اید و موفقیت شما چیزی است که آن ها باید از آن تقلید کنند، نه اینکه آن را قضاوت کنند، شما را رها می کنند و به دنبال شخص دیگری می روند.

افراد ضعیف و متاثر به موفقیت دیگران با حمله کردن به آن ها پاسخ می دهند. لحظه ای که تصمیم گرفتید بر قلمرو خود مسلط شوید و آن را به دست آورید، شما ریسک هدف قرار گرفتن توسط این افراد را پذیرفته اید.

شما این را در سیاست به طور مداوم می بینید، هنگامی که هر طرف داراری یک راه حل واقعی است، آن ها مورد انتقاد قرار می گیرند و در این شرایط هیچ کار خوبی انجام نمی شود. انتقاد از هر فرد یا گروه باید به گیرنده نشان دهد شخصی که دیگران را متهم می کند توسط نهادی که به او مجوز داده شده تهدید می شود.

افرادی که از روی عادت دیگران را تحقیر می کنند معمولا راه حلی برای راه حل آن ها ندارند، به غیر از اینکه دیگران را کم ارزش کنند.

تنها راه برای مقابله با انتقاد این است که آن را به عنوان چزیی از فرمول موفقیت خود نگاه کنید.

مانند ترس، این علامتی است که باعث می شود شما حرکت درست را در اندازه درست داشته باشید و توجه کافی را جلب کنید و صدای آن همه جا شینده شود.

گاردون می گوید:" هنگامی که من دانشگاه را تمام کردمف من بک کار تمام وقت در قسمت فروش پیدا کردم، به جای اینکه در موقعیتی قرار بگیرم که درجه ای دریافت کنم. در طول چند سال، نتیجه فروش من باعث شد که من به رتبه بالایی نسبت به دیگر فروشنده ها در آن صنعت برسم و از افرای که با آن ها کار می کردم بالاتر باشم. آیا شما فکر می کنید که آن ها من را مورد انتقاد قرار ندادم؟ دوباره فکر کنید. مسلما، آن ها این کار را انجام دادند. آن ها برای من جوک می ساختند. با من شوخی می کردند و سعی می کردند که حواس من را پرت کنند و گاهی من ار متقاعد می کردند که از کاری که من را به اینجا رسانده است دست بکشم. این کاری است که اجراکنندگان پایین تر انجام می دهند، آن ها کار یگران را اشتباه می دانند تا خودشان رااز کاری که انجام نداده اند سرزنش نکنند. اجرا کنندگان بالاتر، برنده ها به افراد موفق واکنش نشان می دهند و موفقیت آن ها را تکرار می کنند. آن ها به خود می آموزن که به سطح بالاتری برسند؛ زیرا اجراکنندگان پایین تر مسئولیتی برای خود ندارند تا تولید را افزایش دهند، آن ها فقط به دنبال این هستند که اجرا کنندگان بالایی را به پایین بکشند.

هنگامی که کتاب " اگر اول نباشی، آخر می شوی" چاپ شد در فهرست نیویورک تایمز قرار گرفت، برخی از رقبای من شروع به انتقاد از من کردند؛ شخصی اسم این کتاب را " متکبر" گذاشت. فردی دیگر پرسیده بود " گاردون فکر می کند که کیست؟" فرد دیگری می گفت که من خودم را خیلی بزرگ تر جلوه دادم. فردی هم با من " کاردون" تماس گرفته بود و گفته بود که کتابش نیاز به ویراستاری دارد؛ چرا که کتابش اشتباهات نگارشی زیادی داشت. جوابی که کاردون به همه این گفتگوها این بود که " من حتی ثانیه ای به این گفتگوها توجهی نکردم .

همواره انتقاد جلوتر از تحسین است و دست به دست می چرخد تا به موفقیت برسد. به موفقیت خود ادامه دهید، دیر یا زود همان اشخاصی که می خواستند شما ار پایین بیاورند؛ شما را بابت کاری که انجام داده اید تحسین خواهند کرد. کسانی که در ابتدا عمل شما را مورد قضاوت قرار دادند، شما را تحسین خواهد کرد. 

انتقاد را به عنوان نشانه ای از موفقیت رو به رشد درنظر بگیرید و با عمل های ده برابر سرعت خود را افزایش دهید. بهترین راه برای مقابله با انتقاد به جای نگه داشتن موفقیت چیست؟  

در ادامه بیشتر بخوانید:

1- کمبود موفقیت     2-بی راهه ای به نام بهانه      3-  تولد سایه      4- کاش وقتی 20 ساله بودم      5- شناخت سایه